Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-04@09:54:18 GMT

تکلیف‌مدار بودن رمزموفقیت عمار

تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۶۰۱۶۹

تکلیف‌مدار بودن رمزموفقیت عمار

درخشش اسماء از سی‌و‌نهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران شروع شد و بعد از نامزدی در بخش‌های بازیگری، گریم، جلوه‌های ویژه و صدا درنهایت موفق به دریافت دو جایزه ویژه سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از آن رویداد شد. این موفقیت در سیزدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار شکل پررنگ‌تری به خود گرفت و اسماء فانوس (جایزه) بهترین فیلم کوتاه داستانی را به دست آورد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دستاورد مصطفی آقامحمدلو و فرهاد حاجی‌عباسی در شب اختتامیه عمار تنها محدود به این جایزه در بخش داستانی نبود، بلکه آنها با «برای آزادی» فانوس بهترین فیلم بخش مستند نهضت جهانی مستضعفین را هم دریافت کردند، اثری با کارگردانی مشترک آقامحمدلو و حاجی‌عباسی و تهیه‌کنندگی زین‌العابدین حیدری. در گفت‌وگو با فرهاد حاجی‌عباسی درباره ساخت فیلم اسماء و موفقیت آن در این دو جشنواره سینمایی صحبت کردیم.

پیش از ورود به سینمای داستانی در عرصه مستند فعالیت می‌کردید. آیا درباره مقاومت سوریه هم آثاری ساخته بودید و تجربه‌ای در این موضوع داشتید؟
ما از سال ۱۳۹۱ با پرونده بحران سوریه آشنا بودیم و از آن زمان تاکنون برای ساخت مستند رفت‌و‌آمدهایی به آنجا داشتیم. آشنایی من با آقامحمدلو هم از طریق همین سفرهای سوریه و به‌واسطه شهید صدرزاده شکل گرفت و در سال‌های بعد اسباب همکاری شد. از سال ۱۳۹۵ به این طرف این همکاری منسجم‌تر شد و در قالب موسسه و گروه هنری مهاجر فعالیت داریم. ضمن این‌که عقبه آقای آقامحمدلو سینمای داستانی بود و به نظرم ترکیب این پشتوانه سینمای داستانی و سابقه فعالیت من در سینمای مستند و حضور میدانی هر دو در سوریه، در فیلم اسماء جواب داد. ما بعد از ساخت تیزر فرهنگی، مستند و کوتاه داستانی، این روزها در حال نگارش فیلمنامه بلند و سینمایی هستیم. مضاف براین‌که یکی از دلایل حضور در عرصه فیلم کوتاه و ساخت فیلم اسماء احساس نیاز درخصوص رویت و نمایش مسائل سوریه در سینمای داستانی بود. ارتباط تنگاتنگ با پرونده سوریه در ۱۰سال گذشته، الحمدا... شناختی را ایجاد کرد که شاید کمی بیشتر از شناخت فضای رسانه‌ای باشد. آشنایی با مردم سوریه و مشکلات آنها و شناخت عناصر درگیر در جنگ سوریه، اثرگذاری رسانه‌ها بر سوریه و... منجر به ساخت ۳۰ مستند شد. همین حضور و درگیری مدام با موضوع، احساس نیاز کار در این زمینه را به وجود آورد. به‌رغم این‌که ما ده‌ها و صدها شهید ایرانی و غیرایرانی در سوریه دادیم، متاسفانه در حوزه رسانه و فضای داستانی و به‌خصوص سینما بازخورد چندانی نداشت. شاید الحمدا... در حوزه مستند به یک اشباع و قناعی رسیده باشیم، هرچند آن هم نیاز به آسیب‌شناسی و بازنگری کیفی دارد اما در سینمای کوتاه و بلند داستانی نیاز به کار کمی و کیفی جدی داریم. آیا ما آن‌قدر که در عرصه میدان و نظامی در حفظ و حمایت از دولت و مردم سوریه موفق بودیم، به همان میزان بازخوردش را در عرصه سینمای مستند و داستانی دیدیم؟ آیا حتی آثار مستند تولیدشده به زبان مردم سوریه و مردم منطقه و مردم جهان بود یا صرفا به زبان ایرانی بود؟ منظورم از زبان؛ فارسی، انگلیسی و عربی نیست، بلکه مقصود درک مردم است. ما حتی در این خصوص از بخشی از مردم ایران غافل بودیم درباره آنچه در سوریه می‌گذرد. گاهی ما هرقدر در سوریه موفق می‌شدیم، بازتاب و تاثیر رسانه‌ای آن معکوس می‌شد. پرونده حلب شاید از نظر نظامی مثل آزادسازی خرمشهر بود اما در حوزه رسانه‌ای ما فتح خرمشهری ندیدیم، چه در مستند چه در داستانی. ما متاسفانه در زمینه داستانی با این موضوع، نه‌تنها فشل که فلج هستیم! ما هم در زمینه مستند و هم در زمینه داستانی، مشکلات عدیده‌ای درخصوص انتقال پیام چه به داخل و چه به خارج داریم. شاید شاخص‌ترین کار سینمای داستانی درباره سوریه، «به وقت شام» ساخته جناب حاتمی‌کیا باشد. در مجموع ما به نسبت تعداد شهید، هزینه، وقت و امکاناتی که در سوریه داشتیم، در حوزه رسانه و به‌خصوص در حوزه داستانی موفق عمل نکردیم. یعنی همپای حضور در میدان و اقدامات دیپلماتیک، هنرمند ما خودش را مکلف نمی‌داند و نمی‌گوید چون در همسایگی من شهیدی مدافع حرم یا مدافع وطن وجود دارد، من هم دستی برسانم و نماآهنگی، مستند، فیلم کوتاه داستانی یا سینمایی بسازم و قدمی در این زمینه بردارم. متاسفانه دغدغه برخی هنرمندان ما در این حوزه ضعیف است. به نظرم چند اثری هم که با این موضوع ساخته شده، بیشتر سفارش بوده تا درخواستی خودجوش و دغدغه‌مند از سوی هنرمند.

فارغ از بحث هویت مستقل فیلم کوتاه، آیا می‌توانیم تجربیاتی نظیر ساخت همین فیلم اسماء را پشتوانه و تمرینی برای ساخت فیلم بلند و سینمایی قابل اعتنا در این زمینه بدانیم؟
حتما همین‌طور است. ممکن است ریسک ساخت فیلم بلند و سینمایی برای مدیران هنری و سینمایی قابل قبول نباشد و آنها با احتیاط به سرمایه‌گذاری در این حوزه ورود کنند اما به نظرم با ساخت فیلم‌های کوتاه داستانی و با حفظ استقلال فیلم کوتاه، می‌توان این عرصه را سکوی پرتابی به فیلم بلند دانست و می‌شود به فیلم‌های کوتاه داستانی با این موضوع به عنوان مشق و تمرین نگاه کرد. ما با ساخت اسماء نشان دادیم می‌شود در داخل کشور و با حضور بازیگران سوری، فیلمی ساخت که کار کاملا متعلق به سوریه و با محتوای جهانی به نظر برسد. بخشی از عوامل این فیلم، اهل سوریه و بخشی عوامل هم اهل ایران بودند.

خودتان هم یکی از نقش‌های فیلم را بازی کردید؟
بله، نقش کوتاهی بود که احساس کردم تنها خودم می‌توانم آن را بازی کنم، البته حق مطلب ادا نشده است و فقط ترجیحم این بود که خودم بهتر می‌توانم حس این نقش را منتقل کنم. پیرو بحث تمرین فیلم کوتاه برای بلند، فکر می‌کنم اساسا حرکت از فیلم کوتاه به بلند شاید اینجا معقول‌تر باشد. آیا در سینما به همان میزان و کیفیتی که نیروهای مقاومت حلب را آزاد کردند و به موازات آزادسازی حومه دمشق و دمشق و شرق سوریه، موفق به تولید اثر هنری شدیم؟ قطعا نه، اما بالاخره برای آزادسازی حلب، چهار عملیات ایذایی و محدود هم انجام شد تا به عملیات بزرگ حلب رسیدند. اگر بخواهیم این بحث را به حوزه سینما تشبیه کنیم، ما باید چند فیلم کوتاه بسازیم و بعد به تولید اثری بلند و سینمایی برسیم، آن هم کار خوبی که بتواند در جهان مخاطب داشته باشد.

در مصاحبه‌ای به چالش‌های شخصیت‌پردازی و داستانگویی به دلیل محدودیت زمان در فیلم کوتاه اشاره کردید. فکر می‌کنید چقدر این موانع به زعم شما در خلق فیلم بلند رفع می‌شود؟
منظورم از اشاره به این چالش‌ها مربوط به فیلم کوتاهی است که حرف بلندی داشته باشد. دراین‌صورت با محدودیت‌هایی مثل برآورد مالی و زمان مواجه خواهیم بود. از این نظر فیلم اسماء با وجود هویت مستقل یک فیلم کوتاه، پروموشن یک فیلم سینمایی است، یعنی ما این کار را انجام دادیم برای این‌که نسخه بلندی از همین قصه تولید کنیم، این‌که درنهایت این اتفاق رخ دهد یا نه یا از این فیلم به قصه دیگری پل بزنیم بحث دیگری است. با این نگاه باعث می‌شود بحث شخصیت‌پردازی کامل نشود، البته باید حتی در یک فیلم کوتاه هم شخصیت‌پردازی کامل شود. عرضم هم این نیست که در اسماء شخصیت‌پردازی کامل نشده است اما شخصیت اسماء ظرفیت روایت در یک قصه و فیلم بلند را هم دارد.

​​​​​​​به جز شیرینی دریافت دو فانوس از جشنواره فیلم عمار، نظرتان درباره این رویداد چیست؟
با احترام به همه جشنواره‌ها، جشنواره عمار برای من از جشنواره‌های دیگر ارزشمندتر است، به‌ویژه بخش مستند آن. بیشتر از وجه جشنواره‌ای این رویداد، وجه عماری بودن آن برایم جذابیت دارد. با این‌که الحمدالله در جشنواره‌های دیگر هم نامزد دریافت جایزه بودیم و جوایزی هم گرفتیم اما فکر می‌کنم بهترین جایزه‌هایی که می‌توانستیم دریافت کنیم، از همین جشنواره عمار است. اگر فیلم‌های برای آزادی و اسماء بعد از این هم توفیقاتی کسب کنند، من باز هم جوایز عمار را ارزشمندتر می‌دانم. یکی از مهم‌ترین دلایل موفقیت جشنواره عمار، مردمی بودن و تکلیف‌مداربودن آن است. عمار نگاهی به پهنای ایران دارد و معمولا کسانی هم که در این جشنواره شرکت می‌کنند، نگاهی تکلیفی و جهادی دارند. یک وقتی، واجب کفایی اتفاق می‌افتد، آن کسی که واجب کفایی را تکلیف خودش می‌داند و انجام می‌دهد، اسمش هنرمند عماری می‌شود. علی‌الاصول اولین جایی هم که اثرش پخش می‌شود همین جشنواره عمار است. درضمن سازوکار طراحی و اجرای جشنواره عمار هم متفاوت از سایر جشنواره‌هاست و بسیار به تولیدات مردمی کمک کرده که قطعا زمینه و پشتیبان تولیدات حرفه‌ای در تلویزیون و سینما هستند.

پرتره آیت‌ا... حکیم در «برای آزادی»

فرهاد حاجی‌عباسی و مصطفی آقامحمدلو به‌جز درخشش در حوزه سینمای داستانی در سیزدهمین جشنواره فیلم عمار، برای تولید «برای آزادی» و به دلیل«ساخت مستندی در مورد شهید محراب آیت‌ا... محمدباقرحکیم و پژوهش خوب و پرداختن به بخشی مهم از مبارزه مردم عراق علیه حزب بعث و همچنین خلاقیت در فرم» فانوس بهترین اثر بخش مستند نهضت جهانی مستضعفین را هم به دست آوردند. حاجی‌عباسی درباره این فیلم می‌گوید: این مستند به زندگی شهید محراب آیت‌ا... سیدمحمدباقرحکیم می‌پردازد. ایشان فرزند آسیدمحسن حکیم است که زمان خودشان مرجعیت علی‌الاطلاق شیعیان بودند. آیت‌ا... حکیم سال‌ها در حوزه فعالیت کرد و مرتبه علمی بزرگی دارد، بعد از اتفاقاتی که در عراق و بعد از شهادت شهید صدر می‌افتد، پایگاه اصلی ایشان ایران می‌شود و در طول جنگ به عنوان یکی از معارضین عراقی در ایران حضور داشتند. بعد از جنگ هم ایران را رها نکردند و سکوی مبارزات سیاسی و دیپلماتیک‌شان ایران بود. بعدها به عراق رفتند و در چهاردهمین خطبه نمازجمعه در یک اقدام تروریستی به شهادت رسیدند. قصه مستند از دوران مرحوم آسید محسن حکیم، مرجع بزرگ شروع می‌شود و بعد به زمینه‌های تاثیرپذیری آیت‌ا... حکیم از پدر و تاثیرگذاری خود ایشان می‌رسیم. این کار به سفارش شبکه الایام عراق انجام شد و مخاطبان اصلی فیلم هم مخاطبان عراقی هستند اما نظر مخاطبان ایرانی آشنا با آیت‌ا... حکیم هم تامین می‌شود.

روزنامه جام جم 

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: عمار جشنواره سینمای داستانی بلند و سینمایی کوتاه داستانی جشنواره عمار همین جشنواره شخصیت پردازی جشنواره ها فیلم کوتاه حاجی عباسی برای آزادی فیلم اسماء ساخت فیلم فیلم بلند

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۶۰۱۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مستندی نیم‌‎ساعته که ساختش ۱۶ سال زمان برد

مستندی نیم‌ساعته که ساختش ۱۶ سال زمان برده به سوال‌های ثابتی که پدری هر سال در روز تولد دخترش از او پرسیده اختصاص دارد. دختر از کودکی به جوانی می‌رسد و هر سال با این سوالات پدر مواجه می‌شود.

به گزارش همشهری آنلاین، این ۴ مستند در ۴ ژانر مختلف تماشاگر را با جنبه‌هایی از جنگ، روابط انسانی، سینما و قتل و مرگ آشنا می‌کند که در یک کلام می‌توان آن‌ها را چهار پرده مختلف از زندگی دانست.

آن‌ها نباید پیر شوند

کارگردان: پیتر جکسون

سال ساخت: ۲۰۱۸

این فیلم با استفاده از فیلم‌های اصلی گرفته‌شده از جنگ جهانی اول، محفوظ در آرشیو موزه سلطنتی جنگ که بیشترشان تاکنون دیده نشده‌اند، به همراه صدا‌های ضبط‌شده توسط بی‌بی‌سی و مصاحبه‌های آی‌دبلیوام که از بریتانیایی‌های حاضر در نبرد گرفته شده، ساخته شده است. بیشتر این فیلم‌ها رنگی شده و با استفاده ابزار‌ها و تکنیک‌های مدرن تبدیل شده‌اند و برای اثرگذاری بیشتر و هرچه نزدیک‌تر شدن به تجربه واقعی سربازان از نبرد، از جلوه‌های صوتی و صداپیشه در آن بهره برده شده است. سازندگان فیلم ۶۰۰ ساعت مصاحبه با ۲۰۰ کهنه‌سرباز و ۱۰۰ ساعت فیلم ویدئویی اصلی را برای ساخت فیلم بازبینی و بررسی کردند.

یک‌سال را چطور اندازه می‌گیرید؟

کارگردان: جِی روزنبلات

سال ساخت: ۲۰۲۱

این مستند درباره رابطه یک پدر و دخترش به وسیله فیلم‌های خانگی است. پدر هر سال در روز تولد دخترش از او فیلم می‌گیرد و سوالات یکسانی می‌کند. دختر از طفلی نوپا به زنی جوان با همه زیبایی و مراحل ناخوشایندش در این میانه تبدیل می‌شود در حالی که رابطه پدر و دختر با تمام پیچیدگی‌هایش تکامل می‌یابد. پدر تولد‌های دختر را از ۲ سالگی تا ۱۸ سالگی با دوربین ثبت کرده و از آن مستندی ساخته که تماشاگر را به اندیشیدن درباره زندگی خودش وامی‌دارد. ساخت این فیلم نیم‌ساعته که در مراسم اسکار نودوپنجم نامزد جایزه بهترین مستند کوتاه بود، ۱۶ سال زمان برده.

کینگ بر پرده سینما

کارگردان: دافنه بای‌ویر

سال ساخت: ۲۰۲۲

استیفن کینگ پادشاه داستان‌نویسانی است که آثارشان از صفحات کاغذی به پرده نقره‌ای سینما رسیده است. حتی کارگردان سختگیری مثل استنلی کوبریک هم از یکی از داستان‌های کینگ اقتباس کرد و فیلم درخشان «درخشش» را بر اساس کتابی از کینگ به همین نام ساخت؛ هرچند کینگ هر جا که فرصتش را پیدا کرده، نارضایتی خودش را از اقتباس کوبریک اعلام کرده و هیچ خودش را در محذورات قرار نداده که خیلی رُک و علنی فیلم کوبریک را نکوبد. از سال ۱۹۷۶ تاکنون بیش از پنجاه کارگردان از آثار این نویسنده اقتباس کرده‌اند. این مستند به بررسی آثار این کارگردانان، اقتباس‌ها و منابع آن‌ها می‌پردازد.

قاتل هیلساید: شیطان در لباس مبدل

کارگردان: الکسا دانر

سال ساخت: ۲۰۲۲

اعمال آدم همیشه دنبال آدم می‌روند. هرقدر هم کسی بخواهد از کار‌هایی که کرده و تاثیرات مخربی که روی زندگی دیگران داشته دوری کند و خیال کند که نتیجه اعمالش دور از او باقی می‌ماند، کسانی هستند که واقعیت را فراموش نمی‌کنند. «قاتل هیلساید» درباره قاتلی سریالی به نام کنت بیانچی است که فکر نمی‎کرد بابت کارهایش محاکمه شود. ویدئو‌های به جای مانده از ماه‌های منتهی به دستگیری وی در این مستند استفاده شده که روانشناسی جالبی نه صرفا از ذهن یک قاتل زنجیره‌ای، بلکه از ذهن آدمی است که خود را محق به انجام هر کاری می‌داند، اما ذهن بسته و دیکتاتورمآبش اجازه نمی‌دهد بفهمد که بالاخره کابوس مجازات به سراغش می‌آید.

دیگر خبرها

  • تندیس‌های طلایی در دست راویان حقیقت
  • مستندی نیم‌‎ساعته که ساختش ۱۶ سال زمان برد
  • از آغاز پیش‌فروش بلیت یک نمایش تا «مدرسه در دست بچه‌ها»
  • نمایش مستند «مدرسه در دست بچه ها» در موزه سینما
  • ایساتیس پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه
  • راهیابی ماندستان به جشنواره رسانه‌ای میراث فرهنگی
  • انتشار فراخوان بخش ویژه «کتاب و سینما» جشنواره فیلم کوتاه تهران
  • راهیابی ۱۰ پویانمایی کوتاه ایرانی در جشنواره روسیه
  • ۱۰ انیمیشن کوتاه ایرانی در جشنواره روسی
  • ۱۰ انیمشن کوتاه ایرانی در جشنواره روسی